منبع جمله "اقتصاد برای خر است" آیت الله خمینی در نقل قول هایی که در جمع های عمومی و یا دراینترنت از حرف های آقای خمینی میشود، گاهاً پیش می آید که جمله ای دقیق نقل نمی شود و یا همه آن را میگویند اما کسی نمیداند که منبعش چیست. از آن جمله است نقل قول مشهور " اقتصاد برای خر است" آقای خمینی. آقای خمینی اطلاع کمی از اقتصاد داشت. البته این به تنهایی عیب نیست. آدم های زیادی هستند که از اقتصاد چیزی نمیدانند، اما خوب از بخت بد انقلاب ایران سکان دست کسی افتاد که خودش که از اقتصاد نمیدانست هیچ، به اقتصاد و تئوریسین های اقتصادی هم حمله میکرد که به چه حقی اقتصاد مطرح می شود و رشته ای که نمودش "خربزه و شکم و کاه و الاغ" است ، بر "اسلام و مسلمین" ارجحیت پیدا میکند. این سخنان آقای خمینی است که در اولین سالگرد اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام ایراد شده است:" این جوانهای ما رفتند، ریختند و اعضای آنجا را گرفتند و هیچ آسمان به زمین نیامد... این خدمت بود. شما الآن یکسال است این جاسوسها را در آنجا حبس کردید و خبری نشد... الان ما را حصر اقتصادی کردند چه شد؟ مثلا ما کجایمان گیر کرده است؟... آن چیزی که برای ما ارزش دارد اسلام است. .. ما برای شکممان قیام نکردیم... ما از انزوا نمیترسیم. استقبال هم میکنیم. اما ما منزوی نیستیم. شما خیال میکنید ما منزوی هستیم." [1]
"برای شکممان قیام نکردیم، برای اسلام قیام کردیم." با این گفته آیت الله، آن اظهار نظر اقتصادی-رویایی چندان غیرمنتظره نیست:"دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید." [2] اما برگردیم سر همان جمله جاودانه. آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که "اقتصاد برای خر است"، را حواله مخالفان میکند: "من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود.همه دیدید که تمام قشرها ، خانم ها ریختند توی خیابان ها ، جوان ها ریختند توی خیابان ها،در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد.اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است.زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است." [3] جمله اولین رئیس جمهور در 15 مهر 59 نشان از تفاوت سلایقی داشت که در آخر به تقابل در بالاترین سطح نظام کشید:"چه ضربه کشندهای به انقلاب اسلامی ما زدند و چگونه زیباترین انقلاب را به بدترین شکلها در آوردند و به جهان عرضه کردند،آنهایی که با این عنوان که ما برای اقتصاد، انقلاب نکردیم عملا زمینه فعالیتهای سازنده و تولیدی را از بین بردند.آنهایی که چهره زیبای انقلاب ما را لجن آلود کردند." [4]
[1]- سخنرانی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، سروش، شماره 75، 17آبان 59، صص6-8
[2]- سخنرانی در بهشت زهرا، 12 بهمن 1357
[3]- سخنرانی در جمع کارکنان پخش رادیو، 17 شهریور 1358،قم، صحیفه نور،جلد 9، صفحه 450
[4]- انقلاب اسلامی، 15 مهر 59
"برای شکممان قیام نکردیم، برای اسلام قیام کردیم." با این گفته آیت الله، آن اظهار نظر اقتصادی-رویایی چندان غیرمنتظره نیست:"دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید." [2] اما برگردیم سر همان جمله جاودانه. آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که "اقتصاد برای خر است"، را حواله مخالفان میکند: "من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود.همه دیدید که تمام قشرها ، خانم ها ریختند توی خیابان ها ، جوان ها ریختند توی خیابان ها،در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد.اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است.زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است." [3] جمله اولین رئیس جمهور در 15 مهر 59 نشان از تفاوت سلایقی داشت که در آخر به تقابل در بالاترین سطح نظام کشید:"چه ضربه کشندهای به انقلاب اسلامی ما زدند و چگونه زیباترین انقلاب را به بدترین شکلها در آوردند و به جهان عرضه کردند،آنهایی که با این عنوان که ما برای اقتصاد، انقلاب نکردیم عملا زمینه فعالیتهای سازنده و تولیدی را از بین بردند.آنهایی که چهره زیبای انقلاب ما را لجن آلود کردند." [4]
[1]- سخنرانی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، سروش، شماره 75، 17آبان 59، صص6-8
[2]- سخنرانی در بهشت زهرا، 12 بهمن 1357
[3]- سخنرانی در جمع کارکنان پخش رادیو، 17 شهریور 1358،قم، صحیفه نور،جلد 9، صفحه 450
[4]- انقلاب اسلامی، 15 مهر 59
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر